سفارش تبلیغ
صبا ویژن

من و تنهایی و وبلاگ


imam zaman 047

صبح بى تو رنگ بعد از ظهر یک آدینه دارد

بى تو حتى مهربانى حالتى از کینه دارد

بى تو مى گویند تعطیل است کار عشقبازى

عشق اما کى خبر از شنبه و آدینه دارد

جغد بر ویرانه مى خواند به انکار تو اما

خاک این ویرانه ها بویى از آن گنجینه دارد

خواستم از رنجش دورى بگویم یادم آمد

عشق با آزار خویشاوندى دیرینه دارد

در هواى عاشقان پر مى کشد با بى قرارى

آن کبوتر چاهى زخمى که او در سینه دارد

ناگهان قفل بزرگ تیرگى را مى گشاید

آن که در دستش کلید شهر پر آیینه دارد

 

مرحوم قیصر امین پور


نوشته شده در یادداشت ثابت - پنج شنبه 91/11/27ساعت 8:31 صبح توسط حمیده نظرات ( ) |


 Design By : Pichak